3 قانون طلايي براي انتخاب هدف

3 قانون طلايي براي انتخاب هدف چگونه تعيين هدف درستي انتخاب كنيم؟ چه تكنيك هايي براي موفقيت وجود دارد كه من بايد انجام دهم؟ آيا هدفگذاري با الگوي اسمارت (smart) ميتواند مفيد باشد؟ چگونه معيارها و مراحل انتخاب هدف را پيدا كنيم؟

چگونه هدف تعيين كنيم؟

 

چرا در جذب ثروت و انتخاب يك سبك زندگي موفق به درستي عمل نمي كنم و سردرگم هستم؟ بهترين تكنيك هدفگذاري چيست؟ آيا ميتوان با تكنيك هاي nlp ضمير ناخودآگاه را مجددا برنامه ريزي كرد؟ اينها و دهها سئوال روزانه ذهن ما را درگير خود كرده است و انواع فايل هاي صوتي و كتاب هاي موفقيت را جستجو مي كنيم تا بتوانيم هدفگذاري و برنامه ريزي درستي داشته باشيم. در اين مقاله به آموزش كاربردي يافتن هدف در زندگي مي پردازيم.
در قسمتي از كارتون آليس در سرزمين عجايب وقتي آليس بر سر دوراهي مي رسد، از نگهبان سئوال مي پرسد از كدام راه بروم؟ او پاسخ مي دهد: به كجا مي خواهي بروي؟
آليس پاسخ ميدهد: نميدانم. نگهبان مي گويد: براي تو كه نمي داني كجا بروي، چه فرقي دارد كه از كدام راه بروي.
اين مطلب را هم بخوانيد: ان ال پي چيست؟
آليس در سرزمين عجايب
شايد اين داستان براي بسياري از ما اتفاق بيفتد و هنوز مسير خود را در زندگي پيدا نكرده ايم و هر روز بر ميزان سردرگمي ما افزوده مي شود. از طرف ديگر بسياري از انسانهايي كه هدفي را مشخص ميكنند، توانايي تشخيص هدف درست را ندارند و با مقاومت هاي ذهني مواجه شده و در ميانه راه انگيزه خود را از دست مي دهند. در ويدئوي زير كه قسمتي از كلاس هدفگذاري است به دلايل افت انگيزه اشاره خواهد شد.
فهرست مطالب 5 اشتباه رايج در هدفگذاريقانون اول: اهرم رنج و لذتقانون دوم: قانون 5 ضربهنقشه ذهني mind mapقانون سوم: معاينه هدفآيا روش SMART درست عمل مي كند؟اين بخش براي كاربران ويژه سايت مي باشد. اگر تمايل به ديدن اين مطلب داريد لطفا اشتراك vip خريداري كنيد براي خريد كليك كنيد.5 اشتباه رايج در هدفگذارياشتباه اول: سهم شيطان
يكي از اشتباهات افراد در هدفگذاري اين است كه ريسك ها را در نظر نمي گيرند. برخي از افراد از آن بنام سهم شيطان ياد مي كنند. يعني هر هدفي را كه انتخاب مي كنيد، خود را براي بدترين شرايط هم آماده كنيد و استراتژي خود براي مواقع بحراني را در نظر داشته باشد.
اشتباه دوم: مقايسه نابجا با رقبا
فردي را در نظر بگيريد كه 60 واحد تلاش مي كند و توانايي او نيز در حد 40 واحد است. او خود را با فردي مقايسه مي كند كه 80 واحد توانايي دارد و 80 واحد تلاش مي كند. در چنين شرايطي خود را فردي ناتوان مي بيند كه از پس هيچ كاري بر نمي آيد، در صورتيكه شايد رقيب او سالها تجربه و زمان را براي موفقيت بكار بده است. بنابراين از اين پس خود را با ديروز خود مقايسه كنيد و از هر موفقيتي خوشحال باشد.
اشتباه سوم: تعيين اهداف فانتزي
اين اصطلاحي است كه من در مورد اهداف غير واقع بينانه و غير منطقي بكار مي برم. افرادي كه بدون در نظر گرفتن شرايط و توانايي هاي خود به هدفگذاري مي پردازند، دير يا زود نااميد شده و آنرا رها مي كنند. ما داراي انرژي و زمان محدودي هستيم و نمي توانيم به هر هدفي برسيم، پس هدفي انتخاب كنيد كه كارآمد و مفيد باشد. در انتخاب اهداف به كيفيت بپردازيد و نه كميت.
اشتباه چهارم: عدم اندازه گيري پيشرفت
برخي افراد باخود عهد ميكنند تا زمان رسيدن به هدف، آرام نگيرند و هنگامي كه هدف به پايان رسيد احساس موفقيت كنند. مثلا فرد مي گويد تا زماني كه 25 كيلو كاهش وزن نداشته باشم، خود را موفق نمي دانم در صورتيكه بايد در مقاطعي از زمان ميزان پيشرفت خود را اندازه گيري كنيد. مثلا اگر 20 كيلو هم كاهش وزن داشتيد، آنرا نشانه خوبي براي موفقيت در نظر بگيريد.
طبق قانون اثر مركب براي رسيدن به اهداف بزرگ، ابتدا اهداف كوچكتري تعيين كنيد تا با رسيدن به آنها انگيزه بيشتري كسب كنيد. بقول معروف ” بزرگ فكر كنيد و كوچك قدم برداريد”.
پيشنهاد ويژه:
شركت در دوره رهايي از كارمندي
چگونه كارآفرين را شروع كنيم
اشتباه پنجم: تعيين اهداف منفي
سيستم هوشمند بدن ما در مواردي كه ما يك هدف منفي را تعيين كنيم، واكنش نشان مي دهد و فرد دچار اضطراب ميشود. مثلا اگر بگوييد من قصد دارم ثروتمند شوم تا ديگر مثل گذشته تحصير نشوم و به همه ثابت كنم كه بي عرضه نيستم، اين هدف مني در ذن شما استرس توليد مي كند و دائما ترس از شكست خواهيد داشت.
چرا هرچه تلاش موفق نميشمقانون اول: اهرم رنج و لذتدر دوره هاي مختلف هدفگذاري اين سئوال را از دانشجويان مي پرسم كه آيا مصرف مواد مخدر خوب است يا بد؟ در اين حال با تعجب به من نگاه مي كنند و با اطمينان مي گويند: كار بدي است. در اين حين من مي گويم كار خوبي است زيرا حس خيلي خوبي به  ما مي دهد و ما را سرخوش مي كند. اما سئوالي كه اين معما را روشن مي سازد اين است كه براي چه بازه زماني مناسب است؟ مواد مخدر خوب است اما براي چند روز و بعد از آن مشكلات و مصيبتهاي اعتياد دامان ما ار خواهد گرفت.
خوردن شيريني و غذاهاي چرب نيز همينطور است و اين كار بسيار لذت بخش است اما اين لذت براي بازه زماني كوتاهي پايدار خواهد ماند و پس از آن بيماري هاي قلبي و ديابت ما را از پا در خواهند آورد. از آنجايي كه مغز ما انسانها بدنبال صرف انرژي كم است پس از راههاي ميانبر و كوتاه استقبال مي كند و هميشه بدنبال كسب لذت است. اما همين لذت و راحت طلبي باعث بروز مشكلات زياد و عدم پيشرفت ما مي شود.
از اينرو در تعيين اهداف نيز بايد تمامي جوانب آنرا در نظر بگيريم و در برهه اي رنج هايي را تحمل كنيم تا به گنج تبديل شوند. بطور مثال افراد زيادي را ديده ام كه رنج ورزش را تحمل نكرده و بدنبال قرصي هستند تا در مدت چند روز به اندام مناسب برسند ولي با شكست مواجه ميشوند.
همانند اهرم زير گاهي بايد از سختي ها و رنج هايي كه در مسير دستيابي به اهداف قرار دارند، استقبال كرد و سپس به لذت موفقيت دست يافت.
اهرم رنج و لذت
قانون دوم: قانون 5 ضربهفرض كنيد وارد يك جنگل شده ايد و قصد داريد با تبر يك درخت را قطع كنيد اما به هر درخت كه مي رسيد يك ضربه به آن مي زنيد و وقتي مي بينيد تلاش شما بيهوده بوده، به سراغ درخت ديگر مي رويد به اين اميد كه با كمترين تلاش بتوانيد آنرا قطع كنيد. پس از مدتي خواهيد ديد عليرغم صرف انرژي و زمان زياد نتوانستيد موفقيت چنداني كسب كنيد و چند درخت معمولي و كوچك را قطع كرديد.
در زندگي بسياري از انسانها چنين اتفاقاتي رخ مي دهد و آنها نه بخاطر علاقه خود بلكه بر اساس موفقيت ديگران در يك زمينه خاص، هدف تعيين مي كنند. مثلا در يك برهه اي يك رشته تحصيلي و يا يك زبان خارجي همه گير مي شود اما بسياري از افراد پس از مدتي از ادامه آن منصرف مي شوند و به زندگي عادي خود باز مي گردند.
از اينرو قانون 5 ضربه بيان مي كند اگر در همان جنگل يك درخت را شناسايي كنيد و هر روز فقط 5 ضربه به آن بزنيد، پس از مدتي كوتاه آن درخت قطع خواهد شد. در اهداف نيز از چنين استراتژي استفاده كنيد و يك هدف كه مطابق با خواسته ها و استعدادهاي شماست انتخاب كنيد و هر روز زماني را به آن اختصاص دهيد. خواهيد ديد پس از مدتي در آن زمينه به موفقيت هاي زيادي خواهيد رسيد و اطرافيان با چنين مهارتي شما را خواهند شناخت.
مثلا به مدت دو سال روزانه 2 ساعت وقت خود را صرف يادگيري زبان و يا مطالعه در يك زمينه مشخص كنيد. پس از مدتي به فردي تبديل خواهيد شد كه در آن زمينه حرفي براي گفتن داريد و ديگران مي توانند از نظرات شما استفاده كنند.
نمايشگر ويديو
00:0002:24

نقشه ذهني mind mapيكي از تكنيكهاي مورد علاقه من در مشخص نمودن اهداف، استفاده از نقشه ذهني است. در اين روش با يك برگه و چند مداد رنگي ميتوان يك نقشه ذهني زيبا رسم كرد و اهداف خود را مكتوب كرد. مزيت مكتوب كردن اهداف اين است كه وقتي يك هدف در ذهن ما وجود دارد، اجزاي آنرا نمي توانيم تشخيص دهيم و بصورت وصفي است اما اگر آنرا مكتوب كنيم، نواقص و كمبودهاي آن مشخص مي شود و مي توانيم هدف واقع بينانه تري را بنويسيم.
ابتدا برگه اي را برداريد و در وسط آن هدف خود را مشخص كنيد. نقشه ذهني دقيقه همانند درختي است كه شاخه هاي زيادي به آن متصل هستند. سپس چند خط بعنوان شاخه هاي اصلي آن رسم كنيد و امكانات و عواملي كه دستيابي به هدف به آنها نياز داريد را بنويسيد. در زير شاخه هاي آن ميتوانيد عواملي كه كامل كننده هدف هستند را ذكر كنيد و بدين ترتيب شاخه هاي مختلف را  رسم كنيد.
نقشه ذهني
مزيت اين روش تمركز ذهن بر روي هدف و مشخص شدن جوانب هدف است.
قانون سوم: معاينه هدفآيا راهي براي سنجش و معاينه هدف وجود دارد؟ اگر اكنون از شما سئوال شود كه زمان بازنشستگي خود را چگونه تصور مي كنيد، چه پاسخي خواهيد داد؟ بسياري از افراد خود را در ويلاي بزرگ خود تصور مي كنند و كه در آن به ورزش و استراحت مي پردازند. برخي افراد خود را فرد ثروتمندي تصور مي كنند كه به موسسات خيريه كمك مي كند.
به نظر شما چگونه مي توان تشخيص داد كه مي توانيد به چنين اهدافي برسيد يا خير؟
شناخت هدف درست نيز طابع شناخت خود و ارزشها و باورهاي ما است. از اينرو سئوالات زير مي تواند در شناخت درست مسير زندگي مفيد باشد:
1- آيا مي دانم در چه كاري مهارت دارم؟
2- آيا شغل من مطابق علاقه مندي هاي من است؟
3- آيا در كارم از توانمندي هاي خود استفاده مي كنم؟
4- آيا بواسطه كارم احساس ارزشمند بودن مي كنم؟
5- آيا فلسفه خود را از زندگي و موفقيت بنا كرده ام؟
6- آيا براي رسيدن به اهداف حاضرم ريسك كنم؟
7- آيا مقاصد مكتوب دارم؟
آيا روش SMART درست عمل مي كند؟در اواخر دهه 90 ميلادي، واژه اي در ادبيات روانشناسي و مديريت دنيا شكل گرفت به نام اسمارت كه طبق آن يك هدف ايده آل كه منجر به پيروزي مي شود، داراي 5 نشانه است. اما در سالهاي اخير و با تغييرات سريع كسب و كارها و تغيير اولويت هاي فردي، اين فرمول كمي رنگ باخت و كمتر به آن پرداخته مي شود. طبق تحقيقات انجام شده روش SMART در سازمانهايي با برنامه مشخص و نظام مند و داراي چشم انداز مدون عملي خواهد بود و در مورد انساني كه در هر لحظه اولويت ها و افكاري متغيير دارد، كمتر مورد استفاده قرار مي گيرد.
اين بدان معني نيست كه روش SMART كارايي ندارد، بلكه بايد گفت در اين زمان و موقعيت كمتر جوابگوي نيازهاي ما است. طبق اين فرمول هنگامي كه يك هدف را انتخاب مي كنيد، از 5 منظر بايد به آن بنگريد. در ادامه به بررسي روش اسمارت مي پردازيم:
1- هدف بايد مشخص باشد (specific)
اولين معياري كه در الگوي اسمارت مورد توجه است، مشخص بودن هدف است بدين معني كه بطور شفاف بگوييد كه در آينده به چه هدف يا شغل خاصي مي خواهيد دست يابيد.  مثلا بگوييد من 5 سال ديگر يك پرايد قرمز مي خواهم داشته باشم. اما نقدي كه من به اين الگو دارم اين است كه اگر من با شرايط اكنون و تغييرات سريعي كه رخ ميدهد چنين هدفي را انتخاب كنم، چه تضميني است كه 5 سال ديگر آن وجود داشته باشد؟
شايد تا 5 سال ديگر پرايد از رده خارج شود و خودروي ديگر جاي آنرا بگيرد و يا اينكه اگر به شغل هاي جديد دقت كنيد، خواهيد ديد در چند سال گذشته وجود خارجي نداشتند اما اكنون بسيار مورد توجه قرار گرفته اند. بطور مثال اگر 10 سال قبل مي گفتيد كه شغل من ادمين سايت يا اينستاگرام است و يا بلاگر هستم، به شما مي خنديدند اما اكنون يكي از پردرآمد ترين شغل هاي جهان است. در هر صورت بايد بدانيم از الگوي اسمارت در چه شرايطي استفاده كنيم.
پيشنهاد ميشود بجاي انتخاب يك هدف مطلق، به ارزش هاي فردي خود توجه داشته باشد. شايد اهداف ما تغيير كنند اما ارزشها به قوت خود باقي هستند و ميتوانند ما را در مسير هدف نگهدارند. سئوالا زير موضع شما در انتخاب هدف را مشخص خواهد كرد:
چرا اين هدف براي من مهم است؟
از زندگي چه مي خواهم؟ (يافتن ارزش هاي فردي)
چه چيزي حال من را خوب مي كند؟
هدفي كه انتخاب كرده ام، چه محدوديت هايي دارد؟
ارزش در زندگي2- هدف بايد قابل اندازه گيري باشد (measurable)
اين قدم از فرمول اسمارت بيان مي كند هدف بايد قابل اندازه گيري و ملموس باشد. براي انتخاب يك هدف از سئوالاتي مانند چه مقدار؟ به چه شكل؟ و چگونه ميتوانم بفهم به آن رسيده ام؟ استفاده كنيد.
3- هدف بايد دست يافتني باشد (achievable)
گاهي افراد اهداف فانتزي را مطرح مي كنند كه در واقعيت كمكي به آنها نمي كند. مثلا خانم خانه داري در يكي از كلاسهاي مهندسي ذهن مي گفت قصد دارم در 5 سال آينده به ماه سفر كنم. شايد اين هدف قابل دستيابي باشد اما چه تاثيري در زندگي او خواهد داشت؟ اين هدف را غير واقعي و فانتزي مي نامند كه صرفا به جهت لذت هاي موقتي مطرح ميشود.
4- هدف بايد مرتبط باشد (relevant)
اين بخش از فرمول اسمارت بيان مي كند كه اهداف را با ارزش هاي شخصي خود در يك راستا قرار دهيد. مثلا اگر در حوزه بازاريابي كار مي كنيد، نميتوانيد هدف خود را يادگيري آشپزي قرار دهيد. بايد اهدافي را انتخاب كنيد كه شما را به هدف اصلي خود برساند.
5- هدف بايد به موقع باشد (time- based)
اين بخش بيان مي كند هدف بايد محدود به زمان باشد و زمان دقيق رسيدن به آن مشخخص باشد. اين بخش يكي از مواردي است كه ميتوان به آن نقد كرد زيرا باتوجه به توضيحاتي كه در مورد اول داده شد، اگر يك هدف را در 10 سال آينده تعيين كنيم، شايد آن وجود نداشته باشد. همچنين اگر بطور مطلق يك هدف را تعيين كنيم و نتوانيم آنرا انجام دهيم، سرخورده و بي انگيزه خواهيم شد.
بطور مثال من اگر بگويم تا يكماه ديگر 4 كتاب را خواهم خواند و اگر تا آن تاريخ 3 كتاب را خوانده باشم، احساس شكست مي كنم. بنابراين در هدفگذاري جديد به انعطاف بيشتري پرداخته شده است تا بتوان بر اساس توانايي هاي فردي به هدف رسيد.
اين مطلب را هم بخوانيد: 10 روش تعيين هدف
در ادامه توجه شما را به قسمتي از دوره هدفگذاري و دانلود فرم ثبت اهداف جلب مي كنيم.
مدت زمان ويدئو: 52 دقيقه
پيشنهاد ويژه: براي شركت در دوره موفقيت بر روي لينك زير كليك كنيد

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.